برای شنیدن و دریافت این کلیپ صوتی، اینجا کلیک نمایید.
انتقاد به معنای اینکه زیر میز بازی بزنید نیست. اصل آن را قبول ندارید؛ اصل آن که به معنای انتقاد نیست! اصلاً معنی ندارد اگر حکومتی به حق است هر کسی از راه رسید بخواهد به آن ضربه بزند. انتقاد کنید یعنی بگویید که چرا اینجا خطا شده است، چرا فلان جا فلان والی این کار را کرده است. چرا فلان جا قاضی این کار را کرده است. فلان فرماندهی لشکر چرا اینجا این کار را کرده است. مطالبه هم کنید. اگر جایی مشورتی از عدالت دارید بیان کنید. حقی دارید بگویید، پافشاری کنید. نترسید، برای من سخت نیست. پناه بر خدا از قدر ناشناسی! اشتباهات را باید درست کرد، ولی آدم هم باید قدرشناس باشد. اصلاً ما به یاد نداریم و خیلی هم گشتم که عرض میکنم به یاد ندارم که کسی رسماً با اصل حکومت امیر المؤمنین مخالفت کند وقتی بیعت مستقر شد! بله، آن روزهای اوّل عبد الله بن عمر و اینها بیعت نکردند و حضرت فرمود لیاقت ندارند. وقتی بیعت عمومی شد حتّی مروان هم آمد بیعت کرد! آن کسانی که بیعت نکردند فرار کردند و پیش معاویه رفتند. در سرزمین امیر المؤمنین علیه السّلام کسی که بیعت نکرده باشد و رسماً به عنوان مخالف شناخته شود بعد از استقرار حکومت نداریم. معاویه را هم شما دیدید که حضرت به سمت او لشکر میبرد. میگوید یا باید تن به اطاعت دهی یا من با تو میجنگم! همینطور با اصحاب جمل؛ اصحاب جمل چه میگفتند؟ میگفتند تو را قبول نداریم. لابد حضرت هم باید میگفت قبول ندارید، اشکال ندارد یک استان را برای مخالفین میگذاریم! مثلاً بصره برای مخالفین، زنده باد مخالف من! از این حرفهایی که هیچ وقت هیچ کسی به آن عمل نمیکند. اگر پای آن بیفتد هر ناسزایی که بتوانند میدهند. باید او را قبول داشته باشید. اگر اقرار نکرده باشی که حکومت شما را قبول دارم حضرت برخورد میکرد. حالا در برخورد با خائنین که برخورد سنگین بود و خانه را روی سر آنها خراب میکرد. خانه را روی سر آنها خراب میکرد نه اینکه اهل خانه در خانه باشند. مثلاً اگر معاویه خیانت میکرد، سراغ او میرفت و خانهی او را در کوفه خراب میکرد. اجازه نمیداد که بسازند میگذاشت همینطور خراب بماند. دیگران میپرسیدند که چرا خراب است؟ میگفتند که فلانی به بیعت خیانت کرده است. اینها را باید کنار آن هم دید.