این پرونده در حال تکمیل شدن است…
17 – ارثیه پدری
عبدالله بن عمر، حافظه خوبی نداشت و صدر و ذیل روایات را با هم مخلـوط می‌کرد و گاهی برداشـت‌های غلـط او و یا درهم کـردن روایات نبوی مشکلاتی را به بار می آورد. از این رو او برای کم کردن انتقادات گفت: «پدرم عمر، یادگیری قرائت سوره بقره را دوازده سال طول داد و وقتی به پایان برد، شتری قربانی کرد»! و بعد به صورت ضمنی گفت: « اما من فقط در هشت سال روخوانی بقره را یاد گرفتم».
پ‌ن: عایشه از حافظه بد و خطاهای عبدالله بارها انتقاد کرد.
الغدیر، جلد 6، ص 196
17 – شجره ملعونه
یکی از مطالبی که اهل سنت به آن اذعان دارند، عدم جواز سب و دشنام دادن به جمیع صحابه پیامبر است. اما بر خلاف نظر ایشان، علامه امینی با اشاره به اسامی صحابه مذموم در لسان پیامبر و اهل بیت علیهم السلام ، در خصوص مروان به داستانی از عایشه اشاره می کند که نه تنها به او دشنام، بلکه وی را لعن می کند!! ابن مردویه آورده است که عایشه به مروان گفت: شنیدم پیغمبر به پدر و جد تو -ابو العاص بن امیه- می‌گفت مقصود از شجره ملعونه که نام آن در قرآن(اسراء؛ 60) آمده شمائید. پ ن: شوکانی در تفسیر خود این سند را نقل کرده است.
الغدیر، جلد 8، ص 349
16 – خودزنی
«ابن تیمیه» حدیث غدیر را ضعیف دانسته که این کار مورد نقد محدثان اهل سنت نیز واقع شده است. یکی از تندروترین طرفداران «ابن تیمیه» در دوره معاصر مفتی مشهور یمنی تبار، «مقبل بن هادی الوادعی» است. او که از محدثین پرکار وهابیـت معاصـر است، در کتاب «المقترح» ، ابن تیمیـه را در مورد حدیث غدیر به تندی نقد می‌کند و می‌گوید: با این طرق فراوان و انبوه، اصلا ًمجالی برای تضعیف سند حدیث غـدیـر وجود ندارد و نمی‌دانم چگونه شیخ‌الاسلام ابن تیمیه چنین کرده است.
15 – بازی با احکام دین
معاویه که در «حجة الوداع» دیده بود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلمدر سفـر نمـاز را شکستـه می‌خواند،پس از رسیدن به حکومت، در سفری به‌مکه نماز ظهر را شکسته خواند. اما مروان و فرزند عثمان به او گفتند: تو خلیفه را ضایع کردی! بنابراین معاویه، عثمان را بر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ترجیح داد و نماز عصر را تمام خواند!
پ ن: «شعیب الأرنؤوط» محقق مشهور این روایت را معتبر و حَسَن دانسته است! (مسند احمد حنبل ج28 ص 71)
الغدیر، جلد 8، ص 368
14 – ادب امینی
علامه امینی در ابتدای جلد هشتم از کاخ عظیم الغدیر می نویسد: «امیرالمؤمنین علیه السلام به دو تن از یاران باوفای خود فرمود: دوست نمی‌دارم به دشمنان، دشنام بدهید بلکه رفتار گفتار و گمراهیشان را برای مردم بازگو کنید و از خدا بخواهید با هدایت آن‌ها بین ما و دشمنانمان صلح برقرار گردد، که این نزد من محبوب‌تر است». از این‌رو علامه می‌نویسد:« این ادب امیرالمؤمنین علیه السلامادب شیعه و ادب امینی است».
الغدیر، جلد 8، ص 8
13 – حدیث ولایت و دروغ عجیب ابن تیمیه
یکـی از احـادیـث صحیـح و متقـن از رسـول‌خـدا صلی الله علیه و آله و سلم در ولایـت امیرالمؤمنین علیه السلام حدیث ولایت است که در آن می فرماید: «علی ولی هر مؤمنی بعد از من است». این حدیث را حاکم نیشابوری، ذهبی، ابن حجر، ألبانی و دیگران صحیح دانسته اند، اما ابن‌تیمیه در «منهاج السنة ج 5 ص 36» می گوید: همه علمای علم حدیث بر جعلی بودن این حدیث، اتفاق نظر دارند!
الغدیر، جلد 3، ص 304
12 – تفاوت علی علیه السلام با عثمان
وقتی عثمان دید علـی علیه السلام متعـه حـج را مجـاز می‌دانـد بـه او گفت: مگر نمی‌دانی من از این کـار نهـی کرده‌ام. علی علیه السلام گفت: بله ولی من بخاطر حرف تو، سخن رسول خدا را رها نمی‌کنم (یعنی پیامبر اجازه داده و تو مخالفت می کنی). «مسند احمد حنبل ج2 ص 136روایت733»
پ‌ن: شعیب الأرنؤوط، سلفی مشهور این روایت را صحیح دانسته است.
الغدیر، جلد 8، ص 189
12 – تفاوت علی علیه السلام با عثمان
وقتی عثمان دید علـی علیه السلاممتعـه حـج را مجـاز می‌دانـد بـه او گفت: مگر نمی‌دانی من از این کـار نهـی کرده‌ام. علی علیه السلام گفت: بله ولی من بخاطر حرف تو، سخن رسول خدا را رها نمی‌کنم (یعنی پیامبر اجازه داده و تو مخالفت می کنی). «مسند احمد حنبل ج2 ص 136روایت733»
پ‌ن: شعیب الأرنؤوط، سلفی مشهور این روایت را صحیح دانسته است.
الغدیر، جلد 8، ص 189
11 – ترس عثمان از پیامبر برای مخالفت با سنت
در «صحیح مسلم ص 561» آمده است: عثمان مردم را از متعه حج باز می‌داشت درحالی‌که علی علیه السلام مردم را به انجام آن ترغیب می‌کرد. پس عثمان در این‌باره سخنی به علـی گفت سپس علی علیه السلام پاسخ داد: تو می‌دانی که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متعه حج مجاز بود و انجام می دادیم. عثمان گفت آری آن موقع می‌ترسیدیم (با پیامبر مخالفت کنیم).
الغدیر، جلد 8، ص 189
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلمپس از فرستادن ابوبکر برای تبلیغ آیات برائت در ابتدای سوره توبه به او خبر داد که هیچ کس جز من یا مردی از اهل بیتم حق تبلیغ اولیه آیات را ندارد و سپس علی علیه السلام را برای تبلیغ فرستاد». این مطلب درمنابع زیادی‌ازجمله«مسندأحمدج11ص 118» آمده و محقق کتاب «حمزه‌أحمد الزین» سند آن را «حَسَن» و «نیکو» شمرده است. «علامه امینی» نیز در کتاب گرانسنگ «الغدیر» پس از نقل این روایت از 13صحابه، آن را متواتر معنوی دانسته است.
الغدیر، جلد 6، ص 480
« ابن کثیر» عالم مشهور و مورد اعتماد وهابیت در «البدایة و النهایة» ج7 ص681 : استادم ابوعبدالله ذهبی ( از مفاخر اهل سنت و مؤلف صدها کتاب) درباره حدیث غدیر رسالـه ای جداگـانه نوشتـه و در آن می‌گویـد: «حدیـث مَن کُنتُ مَولاه… متواتر بوده و یقین دارم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این جمله را فرموده است.»
پ ن: مرحوم علامه سیدعبدالعزیز طباطبایی رساله ذهبی درباره حدیث غدیر را منتشرنموده است.
الغدیر، جلد 1، ص 573
8 – نفرین مولا
جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم حاضر بوده اند ولی شهادت خود را در مقابل امیرالمومنین علیه السلام کتمان نمودند و دچار نفرین آنجناب شدند چنانکه در برخی از کتب معاجم تصریح بدان شده است، آن افراد اینها هستند:
انس بن مالک
براء بن عازب انصاری
جریر بن عبد الله بجلی
زید بن ارقم خزرجی
عبد الرحمن بن مدلج
یزید بن ودیعه
الغدیر، جلد 1، ص 387
7 – پنج تن حقیقی چه کسانی هستند؟
یکی از رفتارهای رایج مکتب خلفا تحریف فضائل اهل بیت علیهم السلام است. در این میان «محب الدین طبری» نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در کتاب خود« الریاض النضره ج 1 ص51» آورده است که توبه حضرت آدم با توسل به پنج تنی که عبارت بودند از: پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر،عمر، عثمان و علی علیه السلام، مورد پذیرش خدای عزوجل قرار گرفت. درحالی که عالم برجسته اهل سنت «سیوطی» در کتاب « الدرالمنثور ج 1 ص61» روایت را این‌گونه نقل می‌کند که توبه حضرت آدم با توسل به پنج تن آل عبا که عبارتند از پیامبر، فاطمه، علی، حسن و حسین علیهم السلام ، مورد پذیرش حضرت حق قرار گرفت.
الغدیر، جلد 7، ص 403
6 – تلاش برای پوشاندن حقیقت
یکی از دغدغه های جدی مکتب خلفا پنهان کردن افشاگری های صریح قرآن کریم است. آیات ابتدای سوره تحریم ماجرای دو تن از همسران پیامبر را که در امر رسالت به ایشان خیانت کردند صراحتاً بیان می کند. مکتب خلفا برای از بین بردن قبح این موضوع تلاش کرد روایتی جعل کند که به وسیله آن سرّ فاش شده توسط همسران پیامبر را درباره موضوع خلافت خلیفه اول جلوه دهد، درحالی که ذهبی در میزان الإعتدال ج2 ص406 می‌گوید: « این یکی از نمونه های جعل حدیث خالد بن اسماعیل مخزومی است».
الغدیر، جلد 5، ص 546
5 – راه رفتن دشمن علی علیه السلام بر روی زمین حرام است.
«شيخ الاسلام حموئـی» در باب هجدهم «فرائد السمطين» از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که به علی علیه السلام فرمود: ای علی، همانا زمين از آن خداست و آن را به هريک از بندگان خود که بخواهد، وامی گذارد. (اينک) به من وحی فرستاده که فاطمه را با مهريه يک پنجم زمين، به ازدواج تو در آورم، پس آن صداق اوست و هر کس بر زمين گام نهد، و شما را دشمن باشد، راه رفتنش برزمين، حرام است.
الغدیر، جلد 2، ص 446
4 – عمر از محبوب ترین فرد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می گوید:
حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک ج 3 ص 168با سند صحیح می گوید: روزی خلیفه دوم بر زهرای مرضیه سلام الله علیها وارد شد و گفت: «ای فاطمه به خدا سوگند کسی را نزد رسول خدا محبوب تر از تو ندیدم…». عالم مشهور«ذهبی» که نتوانست اشکالی بر سند روایت بیابد، در ذیل روایت می گوید: «غریبٌ عجیب» و نمی گوید چرا محبوبیت فاطمه سلام الله علیها برای او عجیب است.
الغدیر، جلد 3، ص 42
3 – دروغگویی ابن تیمیه برای انکار حدیث!
ابن تیمیه در پاسخ به حدیث «همانا فاطمه دامن عصمت خود را حفظ کرد و خدا او و فرزندانش را بر آتش حرام کرد»؛ که علامه حلی بر آن استناد می کند می گوید: «این روایت به اتفاق همه حدیث شناسان دروغ است». درحالی که احدی بر دروغ بودن این حدیث ادعا نکرده و بلکه برخی، از جمله علامه زرقانی در شرح المواهب ج 4 ص 332 آن را صحیح دانسته و معنای موسع آن را نیز پذیرفته است.
الغدیر، جلد 3، ص 249
2 – حضور خلیفه اول در تشییع حضرت زهرا سلام الله علیها؟!
با توجه به روایات معتبری که عدم حضور خلیفه اول را در تشییع و نماز بر زهرای مرضیه تصریح کرده اند، برخی مانند عبدالله بن محمد قدامی، چاره ای جز دروغ گویی ندیدند و خلیفه را از تشییع کنندگان ذکر کردند. عالم برجسته، ذهبی در کتاب میزان الإعتدال ج 4 ص 180، حضور خلیفه را در این تشییع، از جعلیات عبدالله بن محمد می داند.
الغدیر، جلد 7، ص 305
1 – یاوران آل محمد علیهم السلام
جمعی از حافظـان حديـث از زبـان ابی ذر غفـاری آورده اند، گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را در پی علـی علیه السلام فرستاد ، ديد در خانه علی علیه السلام آسيائی می چرخد و چرخاننده پيدا نيست، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را خبر برد، فرمود: ای اباذر ندانسته ای که خدا را فرشتگانی است که در پهنه گيتی روانند، مامور گشته اند که آل محمد علیهم السلام را ياری دهند؟
الغدیر، جلد 4، ص 201
