بسم الله الرحمن الرحیم
ابن تیمیه وارد میدان می شود. ناصبی ترین فردی که من در طول عمرم ، در بین کسانی که ادعای علم کردند ، می شناسم اوست. در فاز اول ؛ حمله او به امیرالمومنین. موضوع بحث چیست؟ گروه اهل بغی عمار را می کشند ؛ عمار به بهشت و آنها عمار را به آتش دعوت می کنند. امام عمار ، امیرالمومنین است ؛ امام اهل بغی معاویه است. ابن تیمیه مثل دیگران وارد نمی شود و نمی گوید معاویه اجتهاد کرده است. چون می داند این حرف روسیاه است. چه کاری می کند؟ می آید و فقاهت امیرالمومنین را هدف قرار می دهد. می گوید: علی نباید جنگ را شروع می کرد. درست است که اگر علی جنگ را شروع کرد ، معاویه نباید در مقابل او می ایستاد. ولی اصلا جایز نبود علی جنگ را شروع کند. این بازی را ببینید. برگردیم؛ روایت می گوید: دعوت به بهشت؛ ایشان می گوید در باطن مجاز نبود امیرالمومنین با معاویه بجنگد. فتنه بود. چون فتنه بود ، علی نباید می جنگید. اکنون که جنگید معاویه نباید در مقابلش می ایستاد. این به آن در. من سوال می کنم. آقای ابن تیمیه که منکر روایت متواتر را کافر می دانید ؛ رسول خدا فرمود: ویح عمار تقتله الفئۀ الباغیۀ یعنی گروه اهل ظلم ، در حالی که عمار به بهشت دعوت می کند و آنها او را به آتش دعوت می کنند ، او را به قتل می رسانند. همه ی بزرگان اهل سنت مثل ابن حجر که قبلا گفتیم که می گویند : این فضیلت علی است. سرباز علی به بهشت دعوت می کند وای به امام این سرباز. چه چیزی در دوران فتنه بود؟ بله اگر فتنه بود در میان دو گروه و معلوم نبود چه کسی حق است ، نباید جنگ کرد.
اما رسول الله بیان واضح و آشکار دارد ، باز هم فتنه است؟ یعنی واقعا مردم بین علی و معاویه نمی دانستند کدام را باید انتخاب کنند؟ ابن تیمیه جزء آن کسانی است که امیرالمومنین از آنها در دنیا گله کرد و در آخرت هم گله می کند که فرمود: الدهر انزلنی ثم انزلنی ثم انزلنی این روزگار آنقدر به علی ظلم کرد تا گفتند : علی و معاویه .
جلسه بعد بی انصافی معاویه از این بیشتر دیده خواهد شد.