بسم الله الرحمن الرحیم
در جلسات قبل دیدیم ، رسول خدا روایت قطعی متواتر فرمود که عمار به بهشت میکند و دشمنان او به آتش دعوت میکنند. بعضی گفتند اجتهاد کرده است ؛ بعضی پاسخ دادند.خود معاویه دیدیم اجتهاد نکرد. خود معاویه گفت ما نکشتیم. عمار را سپاه علی زیر شمشیر ما آوردند.اگر اجتهاد بهانه خوبی یود ، معاویه می گفت ما اجتهاد کردیم.در حالی که معاویه گفت اصلا ما نکشتم. جلسات پیش کم و بیش راجع به این قضیه صحبت کردیم. ابن تیمیه وقتی به او خبر می رسد که معاویه همچین حرفی زده ، اسمی از معاویه نمی برد. ولی نگاه کنید شخصیتی که محور کلام ما خواهد شد ابن تیمیه ، ببینید نسبت به حرف معاویه یعنی چه ، بازی با روایت پیامبر که ما نکشتیم علی کشته است. معاویه دو خطا کرده است. در برابر امام حق ایستاد. روایت متواتر هم که برایش خواندند خودش هم شنیده بود ، عمرو عاص هم شنیده بود ، پسر عمروعاص هم شنیده بود ؛ به جای اینکه بگوید من روایت را نشنیدم گفت ما نکشتیم. نظر ابن تیمیه راجع به این تحلیل معاویه را ببینید. ابن تیمیه در جلد چهارم منهاج السنۀ صفحه 414 می گوید: اما تاویلُ من تاوّل نمی گوید معاویه چون طرفدار معاویه است می گوید اما اگر اینطوری بحث کند، اینطوری تفسیر کند، ان علیا و اصحابه قد قتلوه ؛ علی و اصحابش او را کشتند. عبارتش این است هذا من التاویلات ظاهرۀ الفساد این از آن تفسیرهای واضح البطلان است. بچه هم می فهمد. التی یظهر به گونه ای که ظاهر می شود فسادش للعامۀ و الخاصه بچه و بزرگ می فهمند این کار خطاست.ما سوال می کنیم آقای ابن تیمیه، روایت متواتر رسول الله را به آقای معاویه خبر می دهند ، او با اینکه این روایت را از پیامبر شنیده بود اما عمل نمی کند حتی قبلا عرض کردیم ، دشمنی با امیرالمونین سنت پیامبر را تعطیل می کند. خود شما می گویید این حرف معاویه را بچه هم رد می کند. چطور شما از او طرفداری می کنید؟



