قاتلانِ «امیرالمؤمنین صلوات الله علیه»

همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان 1441 هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز جمعه مورخ 26 اردیبهشت ماه 1399 مصادف با سحر بیست و یکمین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «قاتلانِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.

برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

برای دریافت فایل تصویری این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏»

مقدّمه

دو سؤالِ مهم باعث شد که موضوعِ بحثِ امشبِ ما درواقع این چیزی باشد که می‌خواهیم عرض کنیم، هم فضیلتِ بسیار مهمّی و هم یک غربتِ خیلی خیلی عجیبی درباره‌ی شهادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هست.

آیا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فقط یک قاتل داشتند؟

شاید اگر عزیزانِ ما کتاب «مفاتیح الجنان» یا سایرِ کتبِ ادعیه را ببینند خواهند دید که یکی از اعمالِ واردِ امشب این است که بگویند: «اَللّـهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ» خدایا! قاتلانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را از رحمتِ خودت دور کن.

در حالی که شاید این دو سؤالِ کلیشه‌ای در ذهن باشد که چه کسانی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را کشتند؟ و چه چیزی کشت؟ بگویند: ابن ملجم ملعون و جمودِ فکری؛ این جوابِ کلیشه‌ای است، ولی آن روایت چیزِ دیگری می‌گوید، بگوییم خدایا «قاتلانِ» حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را از رحمتِ خودت دور کن.

برای اینکه این بحث درست تبیین شود آیاتی از سوره مبارکه شمس را که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه تفسیر نموده‌اند را عرض می‌کنم، هم غربتِ عجیبی است و هم فضیلتِ مهمّی.

عزیزانِ ما می‌دانند که قومِ صمود پیغمبری به نامِ صالح علی نبیّنا و آله و علیه السلام داشت که ایشان بیش از صد سال قومِ خویش را هدایت کردند و هر چه تلاش کردند این‌ها نیامدند، در نهایت ایشان فرمودند: از من معجزه‌ای طلب کنید، آن‌ها گفتند: یک شترِ مادّه‌ای (یا همان ناقه، که من امشب هر کجا واژه‌ی ناقه را بکار بردم منظورم همین شترِ مادّه است)، از میانِ این کوه بیرون بیاید تا ما بفهمیم تو پیغمبرِ خدا هستی، ایشان پرسیدند می‌خواهید چه ویژگی‌های دیگری داشته باشد؟ آن‌ها ویژگی‌هایی را گفتند و حضرت صالح علیه السلام این معجزه را انجام دادند و این ناقه آمد.

در آیه 73 سوره مبارکه اعراف فرمود: «هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً»[1] حضرت صالح فرمودند که این آیتِ الهی است، معجزه‌ی الهی است، حال که دیدید حواسِ خودتان را جمع کنید، برای اینکه معلوم بشود حواسِ خودتان را جمع می‌کنید باید یک روز شما از این آب استفاده کنید و یک روز هم این آیتِ الهی، یعنی آب را برای خودتان ذخیره کنید، برای اینکه آن‌هایی که اهلِ ایمان هستند آزمایش بشوند.

می‌دانید که بالاخره این قوم با یکدیگر متّحد شدند و بعضی دسیسه کردند و یک نفر هم این ناقه را کُشت.

قرآن کریم در آیات 11 تا 14 سوره مبارکه شمس اینطور می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا * إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا * فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا * فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا».

«کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا» قومِ صمود با تکذیبِ خودشان طغیان کردند، چه زمانی؟ «إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا»، زمانی که شقی‌ترین و بدبخت‌ترین بدسعادت‌ترین فردِ خود را برانگیختند، «فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا» رسول خدا به این‌ها فرمود: حواسِ شما به زمان و مکانِ آبشخورِ این ناقه‌ی خدا که آیتِ خداست باشد، «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا»! یک نفر کشت ولی قرآن کریم می‌فرماید: «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا» آن‌ها تکذیب کردند و همگی ناقه را کشتند! «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا» حضرت حق هم این‌ها را نابود کرد و عذاب نازل شد.

این آیتِ الهی چه بود؟ «ناقه»، یک معجزه بود، گاهی معجزه عصای حضرت موسی علیه السلام است، یک وقتی هم ناقه‌ی صالح، یک وقتی معجزه بزرگترین معجزه‌ی خدای متعال و بزرگترین آیتِ خدای متعال بدستِ مبارکِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند.

اگر کسی در آن قوم به قتلِ آن ناقه راضی بود، یعنی راضی بود که به آن آیتِ الهی جسارت بشود، آیا می‌شود به آن شخص «مسلمان» گفت؟ مسلّماً نه! اگر یک نفر پیدا بشود که بگوید دَمِ آن کسی که آن ناقه را کشت گَرم، آیا می‌شود گفت او خدای متعال را قبول دارد؟ خیلی روشن است که نه!

اینجا قبل از اینکه من ورود کنم و فرمایشِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را در تفسیرِ آن بخوانم یک روایتِ مشهوری را عرض می‌کنم که عزیزانِ ما زیاد شنیده‌اند و موثق است، چون امشب بحث دقیق است همه‌ی روایاتی که انتخاب کرده‌ایم یا نزدِ ما معتبر است یا نزدِ برادرانِ غیرشیعه، یعنی روایاتِ معتبر می‌خوانیم.

شنیده‌اید که اواخرِ ماه شعبان یک روزی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ»[2] ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت آمد، اگر در این ماه نفس بکشید تسبیح است، اگر در این ماه بخوابید عبادت است، و بیچاره و بدبخت و شقی کسی است که این ماه از مغفرتِ خدای متعال محروم بشود.

از خدای متعال می‌خواهیم شب قدر به حرمتِ امام زمان ارواحنا فداه و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه ما را موردِ رحمت و مغفرتِ خود قرار بدهد.

اواخرِ خطبه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض کردند: یا رسول الله! بهترین کار چیست؟ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: وَرَع.

بعد ناگهان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شروع کردند به گریه کردن، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض کردند: یا رسول الله! برای چه گریه می‌کنید؟ فرمودند: بخاطرِ کاری که با تو در این ماه می‌کنند. یعنی بیش از سی سال قبل از شهادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مثلِ امشبی را در سال چهل هجری دیدند و شروع کردند به گریه کردن، بعد اینطور فرمودند: علی جان! «کأَنِّی بِک وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّک» در حالِ دیدنِ آن جایی هستم که تو ایستاده‌ای و نماز می‌خوانی «وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ»، شقی‌ترین، بدبخت‌ترین، بدفرجام‌ترین فرد از اولین و آخرین، یعنی بدفرجام‌ترین شخصِ عالَمِ وجود، از «شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ» ، از جهتِ عملی شبیه و برادرِ آن کسی که آیتِ خدا یعنی آن ناقه را کشت می‌آید و فرقِ سرِ تو را می‌شکند و محاسنِ تو را به خونِ سرِ تو خضاب می‌کند.

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه تا آخرِ عمر محاسنِ خویش را خضاب نمی‌کردند و دو علّت بیان می‌کردند، یکی اینکه می‌فرمودند ما هنوز عزادار هستیم و دیگری اینکه می‌فرمودند منتظرِ آن معجزه‌ی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستم، ایشان سی سالِ قبل فرمودند که این محاسن به خونِ سر تو خضاب می‌شود و من به دنبالِ شهادتِ خویش می‌گردم. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به شهادت عشق داشتند و محاسنِ شریفِ خویش را خضاب نکرده بودند که به خونِ سرِ ایشان خضاب بشود.

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چقدر ادب دارند! حضرت اینجا عرض کردند: یا رسول الله! آیا دینِ من آن زمان سالم است؟ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: بله علی جان! بعد فرمودند: «یا عَلی! مَن قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی»، قاتلِ تو قاتلِ من است، منکرِ تو منکرِ من است، تو نفسِ من هستی.

فرض کنید بیایند و بگویند اسنادی پیدا شده است که یک نفر قاتلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، آیا شما می‌گویید او مسلمان است؟ آیا در این موضوع شک می‌کنید که او بدترین آدمِ روی زمین است؟ چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم افضلِ افرادِ بشر هستند درنتیجه قاتلِ ایشان بدترینِ افراد روی زمین است.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: علی جان! قاتلِ تو بدترینِ شخص از اولین تا آخرین است. پس این نشان می‌دهد حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بزرگترین آیتِ خدای متعال هستند و قاتلِ ایشان بدترین است، و اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه افضل از انبیاء علیهم السلام هستند، هم فضائلِ خیلی عجیبی دارند.

هر کسی به عملِ کسی یا قومی راضی باشد جزوِ آن‌هاست

حال ببینید حضرت این موضوع را چطور تعبیر می‌نمایند که به آن «غربت» برسیم.

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در خطبه 201 نهج البلاغه می‌فرمایند: ای مردم! در غربت از گفتنِ حق نترسید، از کم بودنِ تعدادِ خودتان نترسید، «لا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»[3]، اگر کم هم بودید نترسید، شما خدای متعال را دارید، بعد فرمودند: ای مردم! حواسِ خودتان را جمع کنید، اگر خشم یا غضبِ شما در یک کاری درگیر بشود در آن کار شریک هستید، شما را در آن کار حساب می‌کنند.

یعنی دلِ شما برای اصحابِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه غَنج برود، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند شما در این کار با آن‌ها شریک هستید. یعنی هم دل می‌دهم و هم از جهتِ عملی همراه هستیم، هم سعی می‌کنیم تا آنجا که می‌توانیم عملِ خود را شبیه کنیم و هم دل و انگیزه‌ی خود را در این راه قرار می‌دهیم.

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: ای مردم! حواسِ شما جمع باشد، از هر چیزی که خشمگین می‌شوید مانندِ کسانی محسوب می‌شوید که با او در میانِ صحنه‌ی جنگ بوده‌اند، یا اگر خشنود می‌شوید مانندِ این است که با او همراه بوده‌اید. بعد اینطور فرمودند: «إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ»، یک نفر آن شتر و آن آیتِ خدا را کشت، «فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا» وقتی قومِ او به فعلِ او راضی شدند خدای متعال همه‌ی آن‌ها را جزوِ قاتل‌ها محسوب کرد و فرمود: «فَعَقَرُوها» نه «فَعَقَرَها»، فرمود همه کشتند نه یک نفر.

یعنی بدانید اگر امروز دلِ شما با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه باشد سربازِ جمل و صفّین هستید، اگر امروز دلِ شما با معاویه باشد سربازِ معاویه هستید، اگر امروز دلِ شما با حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه باشد سربازِ ایشان هستی، یا اگر خدای نکرده دلِ شما با حَجّاج باشد یا با ابوبکر البغدادی باشد یا با هر شخصِ دیگری در سپاهِ همان شخص هستی.

ان شاء الله خدای متعال شهید حاج قاسم سلیمانی را رحمت کند، اگر دلِ تو با او باشد یا اینکه دلِ تو با دشمنِ او باشد…

در کتاب «الغیبة» نُعمانی عبارتِ عجیبی از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نقل کرده است… پس حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه تا اینجا یک عبارتی فرموده‌اند: «راضی به فعلِ شخص یا قومی جزوِ آن کَسان می‌شود»، یعنی هر کسی به عملِ عاقرِ ناقه راضی بود جزوِ قاتلانِ اوست، پس هر کسی به قتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هم راضی باشد جزوِ قاتلانِ حضرت است.

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: «أَلَا فَمَنْ سُئِلَ عَنْ قَاتِلِی فَزَعَمَ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَقَدْ قَتَلَنِی»[4]، اگر از یک کسی بپرسند آیا قاتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که بود؟ و او بگوید: مسلمان و مؤمن بود، این آدم هم شریکِ قتلِ من است. فقط یک نفر مرا نکشته است.

یعنی ظاهرِ ابن ملجم لعنت الله علیه مسلمان بود، به نصّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم او منافق بود، آن ملعون ظاهرِ خود را حفظ می‌کرد، پس نگویید او نماز می‌خواند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: او بیچاره‌ترین و بدبخت‌ترینِ اولین و آخرین است.

پس اگر کسی به قتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه راضی باشد جزوِ قاتلانِ حضرت است.

مثلاً بعضی از فرماندهانِ جمل بعد از قتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نامِ غلام‌های خود را «عبدالرحمان» می‌گذاشتند که نامِ ابن ملجم ملعون بود، چون به این امر راضی بودند، بعضی از راویانِ حدیث در مدحِ ابن ملجم ملعون شعر سروده‌اند! حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه می‌فرمایند: کسی که به قتلِ من راضی باشد مثلِ کسی است که راضی به قتلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است!

آیا این روایاتِ مهمّی که ما گفتیم را فقط شیعیان نقل کرده‌اند؟ نخیر! اتّفاقاً با سختگیرانه‌ترین موازینِ علمِ رجال این روایت نزدِ برادران اهل سنّت هم صحیح است، عزیزان بسته‌ی مستندات را ببینند، لیستی از معاصرین و قدما را منتشر خواهیم کرد، این قسمت را که «قاتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بدبخت‌ترین و اشقی الاولین و الآخرین است» را عمده‌ی برادران اهل سنّت قبول دارند، حتّی شعرایی مانندِ «زین الدّین عراقی» که عالِمِ درجه اول علم الحدیث است وقتی می‌خواهد از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مدح کند عرض می‌کند: «قاتلِ او همان شقیِ بدبخت است»، «ابن حجر عسقلانی» می‌گوید: «نصّ ثابت پیغمبر است که قاتلِ او کیست»؛ یعنی این موضوع چیزی نیست که اختلافی باشد، ان شاء الله اسنادِ مفصّلِ آن منتشر خواهد شد.

تا اینجا به این موضوع رسیدیم که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه آیتِ عظمی است، نفسِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، که از این روایت می‌فهمیم قاتلِ ایشان بدترین است.

این روایت را شیعیان دارند و برادران اهل سنّت هم به سندِ صحیح دارند که می‌گوید: وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه شهید شدند امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آمدند تا سخنرانی بفرمایند، عبارتِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را ببینید:…

من یک مرتبه‌ی دیگر آن جمله‌ی اول را عرض کنم، چرا ما امشب می‌گوییم: «اَللّـهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ»؟ مگر چند نفر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را کشته‌اند؟ ظاهراً فقط یک نفر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را به قتل رساند.

وقتی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در حالِ سخنرانیِ اعلامِ شهادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بودند فرمودند: «أمّا بَعد… (یعنی بعد از حمدِ خدای متعال)، وَاللهِ لَقَد قَتَلتُم اللَیلَة رَجُلً فِی لَیلَةٍ نَزَلَ القُرآن»[5] شما در شبِ نزولِ قرآن کریم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را کشتید… یعنی راضیان به فعلِ ابن ملجم ملعون، پس معلوم است که راضی‌ها یکی دو نفر نبودند؛ بعد هم حضرت مفصّل از مدحِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند.

مدافعانِ ابن ملجم مرادی ملعون!

حال غربت کجاست؟ غربت اینجاست، یک غربتِ استمراری، غربتی که اتّفاقاً این‌ها بینِ شیعه و سنّی کینه درست کردند، در حالی که شیعه و سنّی محبّ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند، یک عدّه‌ای که طرفدارانِ بنی‌امیّه و پدرجدّ داعش بودند کاری کردند که بینِ شیعیان و اهل سنّت کمی هوا مخلوط بشود و حق و باطل گُم بشود.

عرض کردم که همه‌ی بزرگانِ اهل سنّت گفته‌اند این موضوع نصّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.

یک شخصیّتِ بسیار عجیبی بنامِ «ابن حزم» هست که وقتی «ابن تیمیّه» می‌خواهد حدیث غدیر را رد کند به این شخص استناد می‌کند. او می‌گوید: اختلافی نیست که قاتلِ علی بن ابیطالب یک مجتهد است و در اجتهادِ خود خطا کرده است، یعنی در نتیجه ثواب هم می‌برد!

در موردِ بدبخت‌ترینِ اولین و آخرین این حرف را زده است!

ببینید خودِ «ابن تیمیّه» چه می‌گوید، می‌گوید: قاتلِ علی کسی است که فکر می‌کرد خدا و رسول دوست دارند علی کشته بشود لذا «فعلی ذلک محبة لله و لرسوله فی زعمه» بخاطرِ محبّتِ خدا و رسول علی را کشت!

یعنی باید از این ابن تیمیّه پرسید که آیا تو تماس گرفته‌ای؟ آیا پی ام زده‌ای؟ آیا او به تو خبر داده است؟ آیا می‌فهمی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده است که او «أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ» است.

این غربت است!

اگر کسی مثلِ «ابن تیمیّه» و نسلِ بعدیِ او «محمد بن عبدالوهاب» و بعد این داعشی‌ها اینطور شیعه و سنّی را می‌کشند نباید به حسابِ همه گذاشت.

بعد اینکه شما غربت را ببینید، آیا می‌شود از قاتلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دفاع کرد؟ همانطور هم نمی‌شود از قاتلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه دفاع کرد!

لحظات آخر حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه

حال حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با این ابن ملجم ملعون چکار می‌کنند؟

ان شاء الله فدای کَرَمِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بشویم، امشب همه‌ی ما گدای درِ خانه‌ی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستیم.

وقتی ابن ملجم ملعون را گرفتند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: به او غذا و آب بدهید، با اسیرتان به نیکی رفتار کنید، به او غذای خوب بدهید، جای او نرم باشد…

آن وفای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کجا و دیگران کجا؟

اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مجبور بشوند بفرمایند که خودم از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمودند: علی جان! تو مؤمن از دنیا می‌روی. چرا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه باید این جمله را بفرمایند؟ چون دشمنانِ ایشان منتشر کردند که معاذالله علی بی‌ایمان از دنیا می‌رود. خیلی عجیب به حضرت جسارت شده است.

ما که عشقِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در دلمان شعله می‌کشد باید این را بدانیم که امام صادق علیه السلام فرمودند: (این مطلب در کافی و جاهای دیگر هست) وقتی شیعه و محبّ و عاشقِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه محتضر می‌شود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در لحظه‌ی احتضار بر او وارد می‌شوند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به احترامِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پایینِ پای محتضر قرار می‌گیرند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بالای سرِ محتضر، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به محتضر می‌فرمایند: ای ولی خدا! به تو بشارت باد، وقتی در حالِ ترک کردنِ دنیا هستی دلبستگی‌های زیادی داری، من از همه‌ی آن‌ها برای تو بهتر هستم و تو مرا بدست می‌آوری. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تشریف می‌برند و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به بالای سر می‌آیند و سرِ او را به دامان می‌گیرند و می‌فرمایند: ای ولی خدا! بشارت باد، «أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ»[6] آن علی بن ابیطالب (صلوات الله علیه) که تو در دنیا سنگِ او را به سینه می‌زدی و او را دوست داشتی من هستم، «تُحِبُّ أَنْ أَنْفَعَكَ اَلْيَوْمَ» امروز می‌بینی محبّتِ من چقدر به نفعِ توست.

معلوم می‌شود که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بالای سرِ شیعیان حاضر می‌شوند.

یک جمله توسّلِ من این است: لحظه‌ی احتضارِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چه کسانی بالای سرِ ایشان هستند؟ ظاهراً حضرت مدام به حالتِ بی‌هوشی می‌رفتند و برمی‌گشتند، یک گوشه‌ای را نگاه کردند، «زمخشری» می‌گوید که حضرت فرمودند: «مَرحَباً مَرحَباً» خوش آمدید، خوش آمدید، از ایشان پرسیدند: آقا جان! چه می‌بینید؟ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، برادرم جعفر، عموی من حمزه… بعد یک نگاهی کردند و فرمودند: «هَذِهِ فَاطِمَة»، این فاطمه‌ی من است که بعد از سی سال فراق به آغوشِ من آمده است و می‌خواهد مرا تحویل بگیرد تا باهم برویم…

صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین

صلی الله علیک یا اباعبدالله


[1] وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

[2] خطبه شعبانیه

[3] أَيُّهَا النَّاسُ، لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ، فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِيرٌ وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ. أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ، وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ»؛ فَمَا كَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّكَّةِ الْمُحْمَاةِ فِي الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ. أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ سَلَكَ الطَّرِيقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ، وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِي التِّيهِ.

[4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام  جلد ۳۴، صفحه ۳۵۹ (وَ عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ: إِنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ خَطَبَ فَقَالَ: يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ، أَنَا أَنْفُ اَلْهُدَى وَ عَيْنَاهُ وَ أَشَارَ إِلَى وَجْهِهِ -. يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ! لاَ تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ اَلْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ، فَإِنَّ اَلنَّاسَ [قَدِ] اِجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ، شِبَعُهَا قَصِيرٌ، وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ، وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ! إِنَّمَا يَجْمَعُ اَلنَّاسَ اَلرِّضَا وَ اَلسَّخَطُ، أَلاَ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَأَصَابَهُمُ اَلْعَذَابُ بِرِضَاهُمْ بِعُقْرِهَا قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى: فَنٰادَوْا صٰاحِبَهُمْ فَتَعٰاطىٰ فَعَقَرَ فَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّ اَللَّهِ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ: نٰاقَةَ اَللّٰهِ وَ سُقْيٰاهٰا `فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهٰا يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ! أَلاَ فَمَنْ سُئِلَ عَنْ قَاتِلِي فَزَعَمَ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَقَدْ قَتَلَنِي. يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ! مَنْ سَلَكَ اَلطَّرِيقَ وَرَدَ اَلْمَاءَ. يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ: أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِحَاجِبِي اَلضَّلاَلَةِ، تَبْدُو مَخَازِيهَا فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ .)

[5] الذریة الطاهرة، جلد ۱، صفحه ۷۸

[6] الکافي، جلد ۳، صفحه ۱۳۳ (أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ عَنْ عُقْبَةَ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّ اَلرَّجُلَ إِذَا وَقَعَتْ نَفْسُهُ فِي صَدْرِهِ يَرَى قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا يَرَى قَالَ يَرَى رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَيَقُولُ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ أَنَا رَسُولُ اَللَّهِ أَبْشِرْ ثُمَّ يَرَى عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَيَقُولُ أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ تُحِبُّ أَنْ أَنْفَعَكَ اَلْيَوْمَ قَالَ قُلْتُ لَهُ أَ يَكُونُ أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ يَرَى هَذَا ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى اَلدُّنْيَا قَالَ قَالَ لاَ إِذَا رَأَى هَذَا أَبَداً مَاتَ وَ أَعْظَمَ ذَلِكَ قَالَ وَ ذَلِكَ فِي اَلْقُرْآنِ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ كٰانُوا يَتَّقُونَ. `لَهُمُ اَلْبُشْرىٰ فِي اَلْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا وَ فِي اَلْآخِرَةِ لاٰ تَبْدِيلَ لِكَلِمٰاتِ اَللّٰهِ » .)