جنگ روایتها ـ جلسه سیزدهم

روز شنبه مورخ 06 دی ماه 1399، سیزدهمین جلسه «جنگ روایتها» با محوریت «گردباد تحریف در جنگ روایت ها» با سخنرانی «حجت الاسلام کاشانی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

برای دریافت فایل صوتی این جلسه اینجا کلیک نمایید.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1]

«رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[2]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه باعظمتِ صدیقه طاهره سلام الله علیها و روحی له الفداه صلواتی هدیه بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

ان شاء الله خدای متعال این نشست و برخواستِ ناقابل و گفت و شنیدِ ناچیز را به کَرَمِ خودش از همه‌ی ما قبول کند، اجرِ ما را تعجیل در فرجِ حضرت بقیّة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قرار دهد، ان شاء الله دیدارِ روی پُربرکتِ حضرت، نوکری در آستانِ با کرامتِ ایشان و شهادت در راهِ ایشان را روزیِ همه‌ی ما، خانواده‌های ما، نسل و ذریّه‌ی ما تا قیامت روزی بفرماید صلواتِ دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

مروری بر جلسات قبل

عرض کردیم فاطمیّه مجلسِ بزرگداشت و یادمانِ یک بانوی از دنیا رفته‌ی فراموش‌شده‌ی بی‌اثر نیست.

فاطمیّه عزاداری برای شخصیتی است که وجودِ ایشان، اهدافِ ایشان، و اقداماتِ ایشان، ناموسِ عقایدِ تشیّع است، و درواقع ناموسِ عقایدِ اسلامی است.

هجمه و حمله و تخریبِ ایشان هم به طبعِ این نمردنِ عملِ حضرت، دشمنی‌ها هم نمرده است.

چهار گروه از غیرشیعیان

آنچه که ما در حالِ بیانِ آن هستیم، عرض کردیم مسئله این نیست که ما بگوییم هر کسی که در جهانِ اسلام شیعه نیست دشمنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، این حرف یک ظلمِ واضح است، و از نظرِ بنده چهار گروه هستند که دو گروهِ اول اگر بیشتر نباشند کم هم نیستند.

یک گروهی از غیرشیعه‌ها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به جهتِ بضعة النّبی بودن، افضلِ همه‌ی اصحابِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، حتّی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه می‌دانند، و گروهی هم اگر اینطور فکر نمی‌کنند ایشان را دوست دارند، اما ایشان را نصف و نیمه می‌شناسند.

متأسفانه کسانی هم هستند که با ایشان دشمنی می‌کنند ولی جرأتِ بروزِ دشمنی ندارند، آثارِ آن روشن است؛ و کسانی هم هستند که رسماً و صریح دشمنی می‌کنند.

اینکه بگوییم همه یکطور هستند خیلی بی‌انصافی است، اینکه خیال کنیم همه هم از گروهِ اول هستند دروغِ محض است. دو گروهِ اولی هم که عرض کردم گرفتارِ گردبادِ تحریف شده‌اند، و این‌ها خودشان اولین گروهی خواهند بود که روز قیامت به سردمدارانِ خود اعتراض خواهند کرد، نمی‌دانند.

نکته‌ی بعدی این بود که این عنوان که ناموسِ عقایدِ ماست، فاطمیّه خط مقدّمِ افکارِ ماست، اما این حرف غلط است که خیال کنیم اولین نقطه‌ی شروعِ هر گفتگویی باید از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد، چون مسئله خیلی بغرنج است، باعث می‌شود که شخص حرف را نشنود، و بد برداشت کند، دشمنی برداشت کند، نفاق برداشت کند، لذا باید در بیان خیلی دقّت کرد که چه چیزی را چگونه به چه کسی بگوییم.

شما می‌خواهید یک خبرِ ناگوار به آن بنده‌ی خدا بدهید، می‌خواهید چیزی به او بگویید که با باورهای او فاصله‌ی زیادی دارد، مسلّماً انسان هر خبرِ ناگواری را آهسته آهسته و با مدارا می‌گوید، وگرنه طرفِ روبرو واکنش نشان می‌دهد، و این موضوع خیلی هم طبیعی است.

لذا ما معتقد نیستیم هر کسی از راه رسید یک فیلم راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بسازد، مگر اینکه خیلی هوشمندانه باشد، بر خلافِ تصوّر، احتمالِ بیشتر

این است که بجای اینکه در جهانِ اسلام همدلی ایجاد کند، اتّحاد در دشمنیِ با شیعیانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها درست کند، باید خیلی دقّت کرد، فکر نکنیم هر حرفی را…

اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین که معاذالله ترسو نبودند، برای چه تقیّه می‌کردند؟ اعقلِ عقلا بودند، مهربان بودند، شما نمی‌توانید هر حرفی را به هر کسی بگویید، بچه‌ی خردسال از خیلی از روابطِ پدر و مادرِ خود خبر ندارد، اگر پدر و مادر با هم دعوا کنند هم چیزی نمی‌گویند، چرا نمی‌گویند؟ آیا دروغگو و ترسو هستند؟ نه! عقل و حکمت دارند، این بچه نمی‌تواند تحمل کند، آرام آرام…

لذا این خیلی مهم است که… همه‌ی حرفِ ما در این شب‌ها همین است که فاطمیّه یک چیزِ مُرده نیست، همه چیز زنده است، امشب هم می‌خواهم مثال‌های مهمّی بزنم، اما اینکه خیال کنیم بعضی از حرف‌ها را بر سرِ دست بگیریم و در فضای رسانه‌ای با هر ادبیاتی همینطور بگوییم، این وفاق و محبّتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها درست نمی‌کند، بلکه ممکن است ناگهان هجمه‌ی دشمنی با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را تشدید کند، باید خیلی دقّت کرد، هر کاری اصولی برای خود دارد، ببینید اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین برای تبلیغِ دین شرایطی قائل هستند.

من از این موضوع هم عبور می‌کنم.

اثباتِ ناصبی بودنِ ذهبی

شبِ گذشته یک نمونه عرض کردیم که چرا می‌گوییم اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبودند ما هیچ شناختی از حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نداشتیم، گفتیم بروید و ببینید آن دیگرانی که شخصیتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را مانندِ من و شما نمی‌دانند چطور فکر می‌کنند، بر خلافِ آیه‌ی صریح، بر خلافِ روایتِ قطعی.

اگر بگویند عدّه‌ای در حالِ حمله کردن به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، مسلّماً این‌ها کافر هستند. یک عدّه هم دفاع می‌کردند، یک عدّه هم در خونریزی احتیاط کردند و عقب ایستادند، چه کسی این‌ها را تشویق می‌کند؟ هیچ کس!

توضیح دادیم، ذهبی آدمِ کوچکی نیست، یک بچه طلبه نیست، یک علامه مجلسی است، یک علامه حلی است، یک شیخ مفید است، می‌گوید: عقلا و اهل علم، آن کسانی بودند که اصلاً در جنگ شرکت نکردند، با اینکه قرآن کریم می‌گوید «قاتِلوا»، یا اینکه روایت عمار می‌گوید که اهلِ حق چه کسانی هستند، با اینکه خودِ عبدالله بن عمر می‌گوید: من پشیمان هستم، خودِ ذهبی هم می‌گوید این روایت صحیح است که او گفته است من پشیمان هستم.

من سال‌ها جستجو می‌کردم تا پیدا کنم که چرا بزرگانِ اهل سنّت در کشور مغرب وقتی به ذهبی می‌رسند می‌گویند: او شامی ناصبی است. او کجا قبول ندارد؟ اینجا واضح است، واضح است که اینجا… می‌گوید: کسانی که همراهِ علی با معاویه جنگیدند، این‌هایی که بر طبقِ آیه و روایت عمل کردند، این‌ها شیعیان هستند. شیعه در کلامِ او یعنی اهلِ بدعت.

پس باید چکار می‌کردند؟ به گفته‌ی ذهبی باید بر خلافِ آیه و روایت کنار می‌نشستند.

یعنی… کمااینکه عرض کردم، اگر یک عالِمی پنجاه سال عمرِ خود را خرجِ علمِ حدیثِ آقایان کند ولی بخاطرِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه با عمروعاص خوب نباشد، مانندِ نسائی… فکر نکنید که این نسائی شیعه است، او از عمرسعد کربلا روایت نقل کرده است، ما هیچ وقت از این آدم روایت نقل نمی‌کنیم، ولی نسائی معاویه و عمروعاص را دوست نداشت، ذهبی می‌گوید همه چیزِ نسائی خوب بود، استادِ اساتید بود، استادِ فنِ حدیث بود، خبره بود، باتقوا بود، در دستگاهِ سلطان و شاه نمی‌رفت، زاهد بود، ساده‌زیست بود، باسواد بود، «الّا أنَّ فیهِ قَلیلاً تَشَیُّعٍ» فقط کمی بدعت داشت! «وانحرافٍ عَن خصومِ إمام علی» با خصومِ امام علی، با دشمنانِ امام علی اختلاف داشت. یعنی طوری می‌گوید که انگار باید با دشمنانِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه رفیق باشد، «کَمعاویه وَ عَمروعاص» مانندِ معاویه و عمروعاص! بعد در ادامه می‌گوید که خدا از گناهِ او بگذرد!

اگر این کار گناه است اولین گنهکار ما هستیم. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دستور داده‌اند که با دشمنِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دشمن باشیم یا دوست؟

انتقام‌گیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حتّی در کتاب تعبیر خواب!

فصلِ بعدیِ بحث این است: «انتقام‌گیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها».

اینکه بنده می‌خواهم امشب خدمتِ شما عرض کنم، ممکن است که حوصله‌ی شما از این حرف‌ها سر برود، ممکن است این بحث را نپسندید، ولی من در حالِ دیدنِ جنگ هستم، چکار کنم؟ دیدبان وقتی جنگ را می‌بیند باید اعلامِ خطر کند. من در حالِ دیدن هستم که تیر به سمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌زنند و به خدمتِ شما عرض می‌کنم، و امروز دفاع هم از همین جنس است، او در حالِ نقل کردن و باورسازی است و شما هم باید روی باورسازی کار کنید، هم باید خودتان تقویت بشوید و هم باید در دفاع از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کمک کنید، من اینطور می‌فهمم، و خدای متعال می‌داند که بیانِ این حرف‌ها برای من سخت و تلخ است و شب‌ها از درد خواب ندارم، خدای متعال می‌داند که گاهی به خودم می‌پیچم، چون همینکه من بخواهم یک جمله به شما بگویم بیچاره می‌شود تا بخواهم یک قسمت از یک جایی را برای شما تعریف کنم.

چرا باید از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها انتقام بگیرند؟ یک سال مفصّل در همین جلسه و در همین هیئت در این مورد بحث کردیم، که کاری که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها انجام دادند، وزنه‌ی حقّانیت را به سمتِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه بردند و دیگران را دچارِ بحرانِ مشروعیت کردند.

مسلّماً آن‌ها هم ساکت نمی‌نشینند، اگر یک فاطمه زهرایی سلام الله علیها باشد که سیّدة النساء العالمین است، که در تقوا بی‌نظیر است، در عبادت بی‌نظیر است، در وثاقت و صداقت و کرامت و عفّت بی‌نظیر است، پس مسلّماً حق داشته است که با این‌ها درگیر شده است، پس باید کاری انجام بدهند که این صفاتِ عالیه را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بگیرند، سعی کردند همه را بگیرند، امشب می‌خواهم یک مطلبی به شما بگویم که قاعدتاً همه‌ی شما تابحال این مظلومیتِ عجیب را نشنیده‌اید.

در کتبِ حدیث که امشب برای شما خواهم خواند، یک یا دو مورد را در حدّی که شما تحمّل دارید و من تحمّل دارم می‌گویم، اگر تحمّل داشتم از کتبِ تفسیر هم خواهم گفت، در کتبِ عقائد هست، هر کجا که توانسته‌اند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را تیرباران کرده‌اند، یک کاری کرده‌اند…

اجازه بدهید تا دوباره تکرار کنم: هر کسی که شیعه نیست دشمنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیست. عالِم داریم که خیلی هم مهم است، ملا حیدر فهیم، هشتاد و یک سال داشت، این شخص در ابتدای انقلاب طرفدارِ مرحوم امام بود، شیعه نبود، از علمای بزرگ غرب کشور بود، کوموله این شخص را گرفتند و شکنجه‌ها کردند و گفتند: به خمینی فحش بده تا تو را رها کنیم، او گفت: من به ذرّیه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فحش نمی‌دهم، و او را به بدترین شکل کشتند. ان شاء الله خدای متعال او را بخاطرِ ادبی که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کرده است… ما اینطور می‌فهمیم، وقتی حرّ به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ادب کرد سلطان تائبان شد. اولاً من نمی‌گویم همه دشمن هستند، ثانیاً جمعِ زیادی اصلاً این حرف‌ها را نشنیده‌اند، نمی‌دانند، در انبوهی از فکرِ ساخته‌ی بافته شده‌ی عدّه‌ای هستند و این بیچاره‌ها اصلاً خبر ندارند چه خبر است.

حدیث و کتبِ ادبی و کتبِ تفسیری و کتبِ عقائدی و… هر کجا که توانسته‌اند به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ضربه زده‌اند.

کتاب مقالات شمس تبریزی در کشور ما، در جمهوری اسلامی، در مملکتِ شیعه، فارسی چاپ می‌شود، در آن کتاب عملاً به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فحش داده است، سه رده کرده است، می‌گوید: بدترین رده‌ی اصحابِ پیغمبر کسانی بودند که فقط از جهنّم می‌ترسیدند و اصلاً توجه به کمال و عبودیت نداشتند، بعد می‌گوید: او فاطمه زهرا بود! (معاذالله). این کتاب چاپ می‌شود، می‌توانید بروید و در میدان انقلاب این کتاب را بخرید!

در کتبِ ادبی، در کتبِ معارفی، در کتبِ حدیثی، در کتبِ تفسیری، ولی این خیلی عجیب است!!! نمی‌دانم تابحال فالنامه و خوابنامه دیده‌اید یا نه، مثلاً تعبیر خواب ابن سیرین، این ابن سیرین شیعه نبوده است، خیلی هم با شیعیان بد بوده است، این کتاب هم برای ابن سیرین نیست! قدیم‌ها می‌خریدند و الآن در اینترنت سرچ می‌کنند. در این کتاب می‌گوید مثلاً اگر خوابِ النگو ببینید چه می‌شود، اگر النگوی شما در خواب بشکند چه می‌شود، اگر گلِ صورتی بو کنی چه می‌شود، اگر بو نکنی چه می‌شود، از این دست حرف‌ها.

واقعاً خودِ من فکر نمی‌کردم که این‌ها اینقدر همّت داشته باشند که برای تخریبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به کتب تعبیر خواب هم رحم نکرده باشند.

شاید یک نفر بود که اهل حدیث و تفسیر و منبر و محراب نبود، ولی شاید یک خواب دید و خواست تعبیرِ خوابِ خود را بداند.

این کتاب را ببینید: «تعطیر الانام فی تعبیرالمنام». یک کتابِ تعبیر خواب است که «نابلسی» آن را نوشته است، او قرن 12 مُرده است، پس این مسائل فقط برای قرن یک نیست! مسئله ادامه دارد.

قسمتِ مهم را انتهای بحث عرض می‌کنم.

می‌گوید: اگر شما چه کسی را خواب ببینید چه می‌شود، مثلاً اگر اصحاب پیغمبر را خواب دیدید معلوم است که خوش اعتقاد هستی.

می‌گوید اگر ابوبکر را در خواب دیدید: «تدل رؤيته على الخلافة والإمامة» ان شاء الله امام می‌شوی، ان شاء الله خلیفه می‌شوی، «والتقدم على الأقران» در رقابت‌ها در اوج قرار می‌گیری، خلاصه اینکه چیزِ خیلی خوبی است.

اگر عثمان را در خواب دیدید: «تدل على الاحتفال بالعلم» معلوم است که به دنبالِ علم هستی، «والتبتل بجمعه» اصلاً نه به دنیا کار داری، نه به بیت المال کار داری، و فقط به دنبالِ علم می‌روی، «وحفظ الوداد» صله‌ی رحم، «وخفض الجانب الله تعالى والعبادة» ان شاء الله اهلِ عبادت هستی، «مع الخلافة والأمانة والإمارة» ان شاء الله رئیس می‌شوی.

اگر عمر را در خواب ببینی، «من رآه في المنام يكون طويل العمر» عمر طولانی خواهی داشت، «محمود الفعل» افعال و اعمالِ ستوده خواهی داشت، «قوالا بالحق» حرف حق می‌زنی و رزق زیادی خواهی داشت. اگر در خواب ببینی که با او دست داده‌ای که «نال دنيا واسعة» همه‌ی دنیا به آغوشِ تو خواهد آمد.

اگر جناب عایشه را خواب دیدید، «تدل على الخير والبركة» خیرات و برکات بر تو نازل می‌شود…

واقعاً به عقلِ جن هم نمی‌رسد، گفتند نکند یک نفر پیدا بشود که کتاب حدیث نخواند، آن زمان هم سریال‌ها همین کتاب‌های خواب بوده است. الآن کدامیک از فیلم‌ها را زیاد می‌بینند؟ این‌هایی که در آن جن دارد و کارهای عجیب و غریب می‌کند و حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند، آن زمان هم مردم کتابِ این چیزها را می‌خواندند…

اما اگر فاطمه را در خواب ببینید، کدام فاطمه را؟ اگر فاطمة بنت رسول الله را در خواب ببینید، «تدل على فقد الأزواج والآباء والأمهات والذرية»، یا شوهرِ تو می‌میرد، یا پدرت می‌میرد، یا مادرت می‌میرد، زندگیِ تو مزلزل است.

اگر کسی حسن و حسین (امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه) را در خواب ببیند «فإنها دالة على الفتنة»، دچارِ فتنه می‌شود، یا با گرسنگی می‌میری، یا در غربت می‌میری.

آیا باور می‌کردید؟ می‌گوییم دیگر باید به چه زبانی بگوید که من دشمن هستم؟

اگر من که فوتبال بلد نیستم باشم و ببینم وقتی یک نفر کاشته می‌زند فقط یک نفر برای دفاع کردن جلوی او می‌ایستد، اما وقتی دیگری می‌آید همه‌ی تیم بعنوانِ دیوار دفاعی جلوی او می‌ایستند، می‌فهمم لابُد این شخصی که می‌خواهد ضربه بزند، احتمالِ کاری بودنِ ضربه‌ی او جدّی است. از نوعِ دفاعی که می‌کند، از نوعِ واکنشِ او می‌فهمید که او چطور حمله کرده است.

شما از این واکنش چه می‌فهمید؟ یک جایی را زده است که شما اینطور رفتار می‌کنید، اینکه خواب است! این دیگر چه مدل انتقام‌گیری است؟!

این مطلب را هم بگویم که «عبدالعزیز غماری» در ردّ این کتا خوابِ چرند نوشته است، او غیرشیعه است. بنده مجبور هستم که مدام بگویم بنده نمی‌گویم همه یکطور هستند، اما نمی‌توانم مانندِ خیلی‌ها دروغ بگویم که همه خوب هستند، نه همه خوب نیستند، اتّفاقاً می‌دانند که برای تظاهر باید نامِ فرزندان خود را حسن و حسین و زینب بگذارند، داعشی‌ها نام گردان خود را امام علی گذاشته بودند، برای اینکه حق گُم بشود.

همه ناصبی نیستند، ولی ناصبی‌ها هم کم نیستند، ناصبی‌ها زیرساختِ فکریِ خیلی‌ها را خراب کرده‌اند، خودِ طرف هم نمی‌داند.

انتقام‌گیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حتّی در کتاب تفسیری!

در سوره مبارکه واقعه آیه‌ای داریم که می‌فرماید: «خافِضَةٌ رافِعَةٌ»[4].

موضوعِ سوره مبارکه واقعه چیست؟ قیامت. قیامت همه چیز زیر و رو می‌شود، بالا پایین می‌رود و پایین بالا، همه چیز دگرگون می‌شود.

ابن العربی مالکی معنی کرده است، می‌گوید این آیه معانی دارد، هر کسی یک حدسی زده است که چه چیزی به بالا می‌رود و چه چیزی پایین می‌آید، مثلاً می‌گوید: «الابرار یرفعون الی علیین» خوب‌ها که این دنیا زحمت کشیده‌اند بالا می‌روند، «یخفذ المنافقون الی الدرک اسفل من النار» منافقین هم که در این دنیا جزوِ مسلمین بودند به انتهای جهنّم می‌روند… هر کسی یک چیزی را گفته است که بالا یا پایین می‌رود، معنای دوازدهم را ببینید، می‌گوید: یعنی عایشه بالا می‌رود و فاطمه پایین می‌آید!!!

این موضوع چه ربطی به قیامت داشت؟ این چه روایتی داشت؟ چه چیزی تو را سوزانده است که باید در جاهای بی‌ربط یک اشاره‌ای به حضرت کنی؟ چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پایین می‌آیند؟ چون سیّدة اهل الجنّة هستند؟ برای چه پایین می‌آیند؟ ایشان چکار کرده‌اند؟ یا بهتر است که بگوییم چکار نبایست انجام می‌داده‌اند؟ اصلاً این مسئله چه ربطی به این آیه داشت؟

وقتی بی‌ربط جسارت می‌کنند، ببینید آنجاها که مسئله جدّی است چقدر حساس است.

انتقام‌گیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حتّی در همین سال‌های اخیر!

حال من برای شما یک روایت می‌خوانم، آن تعبیر خواب و آن تفسیر و شمس تبریزی، و این هم کتابی که عرض کردم، سه هزار و پانصد صفحه است و یک سال و نیم قبل بر علیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نوشته شده است، این مطلب برای جلد سوم این کتاب است، نام کتاب را ببینید: «فاطمة بنت النبی؛ سیرتها، فضائلها، مسندها» سیره و فضائل فاطمه بنت نبی! اما وقتی متنِ داخلِ کتاب را می‌خوانید، اگر قرار بر این باشد که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک زنِ الگوی اسوه باشند، پس باید از رفتارِ ایشان تبعیّت کرد، در این صورت کار برای آن دشمن‌ها سخت می‌شود، پس باید کاری کنند که نشود از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تبعیّت کرد.

اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در صداقت مثل نداشته‌اند، رفته‌اند و ادّعا کرده‌اند که فدک برای ماست و فدک را به ما برگردانید؛ پس آن‌ها باید یک کاری کنند که بگویند اینطور هم نبود که او هر چیزی که می‌خواست همه قبول می‌کردند.

برای من سخت است که این جمله را بگویم و از امام زمان روحی فداه هم عذرخواهی می‌کنم، اگر ندیده بودم که ائمه علیهم السلام گاهی بعضی از این دشمنی‌ها را بیان می‌کنند که موضوع معلوم بشود، اگر خمپاره بزنند و صدا و موج و ترکش نداشته باشد همه می‌میرند و هیچ کسی هم نمی‌فهمد، ولی خدا می‌داند که کام من برای بیانِ این موضوع تلخ است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی چیزها را ادّعا کرده‌اند و بعضی‌ها هم نپذیرفتند، می‌گوید این که چیزی نیست، اگر بگوید علی بن ابیطالب هم حرف‌های او را قبول نداشت چه می‌شود؟ پس گیر ندهید که دورترها قبول نداشتند.

صحیح مسلم… هم از قرن 12 گفتم، هم از قرن 6 گفتم، این هم از صحیح مسلم، هنوز یک سال و نیم از چاپ این کتاب «فاطمة بنت النبی؛ سیرتها، فضائلها، مسندها» نگذشته است.

انتقام‌گیری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حتّی در صحیح مسلم!

در صحیح مسلم می‌گوید: «و قدم عَلِیٌّ من الیمن ببدن النبی صلی الله علیه و آله فوجد فاطمة رضی اللّه عنها ممّن حلّ» ایامِ حج بود، امیرالمؤمنین به یمن رفته بود (سال آخر)، از یمن به حج برگشت، مشغولِ کارهای پیغمبر بود، مُحرم بودند، بعضی از کارها برای مُحرم حرام است، سُرمه کشیدن، لباسِ رنگی به تن کردن و… بعضی از کارها… امیرالمؤمنین دید حضرت زهرا مُحرم نیست و از احرام بیرون آمده است، امیرالمؤمنین هم که نسبت به دین غیور بود ناراحت شد (نعوذبالله)، «و لبست ثیاباً صبیغاً» امیرالمؤمنین دید که حضرت زهرا لباس رنگی به تن دارند، «و اکتحلت» و سرمه کشیده‌اند، «فانکر ذلک علیها» امیرالمؤمنین از این موضوع بدشان آمد و اعتراض کردند، فاطمه به علی گفت: «انّ أبی أمرنی بهذا» پدرم گفته است که اشکال ندارد. علی باور نکرد…

در ادامه به دروغ می‌گوید: علی در ادامه نقل کرد: به رسول خدا رجوع کردم و گفتم این چه کاری است که فاطمه کرده است؟ او ادعا کرده است که شما می‌گویید! پیغمبر هم گفته است که راست گفته، من گفته‌ام.

این داستانِ دروغین یعنی چه؟

یعنی وقتی اینجا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ادّعا کرده‌اند (معاذالله) حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه باور نکرده‌اند، مسلّماً آنجا هم یک ادّعایی کرده‌اند و خلیفه پیغمبر باور نکرده است!

نگفتم این مطلب را از جای بی‌اهمیّتی آورده‌ام‌ها! عرض می‌کنم در صحیح مسلم آمده است، آیا این‌ها توهین به ما محسوب نمی‌شود؟

البته ما قبلاً هم تکرار کرده‌ایم که اگر به ما توهین هم کنند ما اهلِ توهین کردن نیستم، ولی اینکه بگویند…

چند مورد از این‌ها بگویم؟ همه‌ی دردِ من این است که امروز در جهان اسلام، اکثرِ مطلقِ مسلمان‌ها، یا بیرون از جهان اسلام، نامسلمان‌هایی که مطالعه راجع به اسلام می‌کنند که شاید مسلمان بشوند یا نشوند، تصویری که از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند یک زنِ زاهد و عابد و صادق و اهل مدارا با شوهر نیست، وقتی اینطور نیست مسلّماً ایشان الگو نمی‌شوند. چه کسی الگوی شماست؟ کسی که تراز است و شما با او فاصله دارید.

اصلاً نمی‌توانم باقی موارد را بیان کنم، و ما هم نشسته‌ایم و فقط عزاداری می‌کنیم، ما ولو به اندازه‌ی یک صفحه در یک شبکه‌ای که یک چیزی در این گردباد…

تخریبِ ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ

برای چه من نامِ این موضوع را گردباد تحریف یا طوفانِ جنگ روایت گذاشته‌ام؟ چون حتّی به کتابِ خواب هم رحم نکرده‌اند، هر کجا که باشید بالاخره یک چیزی در گوشِ شما می‌خواند که شما فاصله بگیرید.

ازدواجِ استثنائیِ عالَم، که یازده امام از آن به دنیا آمدند… شاید فردا عرض کردم، الآن دیگر آمادگیِ روحی ندارم، وگرنه مطلبِ آن را آورده‌ام، گفتم که همان منافقینی که رفتند و به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفتند: پدرت تو را به چنین کسی… آنقدر سرکوفت زدند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رسیدند و گریه کردند… چه کسانی اینطور می‌گفتند؟ همان کسانی که وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فقط یک جنگ با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نبودند، آن هم جنگ تبوک بود، با اینکه همیشه کنارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، گفتند: پیغمبر آنقدر از علی بدش می‌آید که گفته است در مدینه باش تا تو را نبینم!!! آنقدر این موضوع را تکرار کردند… اینطور است، گاهی آنقدر به ناموس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بی‌ادبی می‌کنند که باید خدای متعال آیه نازل کند، یعنی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیگر توانِ دفاع ندارند، منافق اینطور است، آنقدر حرف می‌زند، یک عدّه هم که حرف‌گوش‌کُن هستند و حرفِ این‌ها را منتشر می‌کنند، گوشِ یک عدّه هم به دهانِ خبرپراکن‌ها است و باور می‌کنند. حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه آمدند و گفتند: یا رسول الله! ببینید راجع به من چه می‌گویند! آنجا بود که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «أما تَرْضَى أنْ تَكُونَ مِنِّي بمَنْزِلَةِ هَارُونَ، مِن مُوسَى»[5]. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرضه داشتند: پدر جان! ببینید در مورد حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه چه می‌گویند… آنقدر این‌ها را تکرار کردند، الآن اگر شما بروید و این‌ها را در کتب تاریخی ببینید می‌گویند: وقتی پیغمبر فاطمه را به علی داد، اولین متعرضی که گریه کرد خودِ فاطمه بود!!!

نسبت به فاطمیّه غیرت داشته باشیم

اصلاً چیزی باقی نگذاشته‌اند، ان شاء الله خدای متعال علمای ما را رحمت کند، آن‌هایی که غیور بودند و کار و تلاش می‌کردند.

همین امروز که در حالِ آمدن به این جلسه بودم دیدم یکی از این آقایان که با یک فهمِ عجیبی از وحدت به دنبالِ وحدت است می‌گوید: بیخود سنگ به سینه‌ی خودتان نزنید، برترین زنِ تاریخ حضرت مریم است نه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها!!!

اگر شما کوتاه بیایید همین می‌شود که امسال شد. امسال بعضی از شیعیان هم که روزنامه‌نگار بودند راجع به شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لُغُز خواندند!

نمی‌گویم دعوا یا توهین کنید، اما اگر بنا بر این باشد که شُل بیایید… امسال هیئت کم بود، شما دو پرچم سیاه بر درِ خانه‌ی خودتان بزنید، دو روز بیشتر مشکی بپوشید، برای فقراء خیرات بدهید و روی آن بنویسید برای فاطمیّه یا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، در خانه‌ی خودتان یک سلام به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بدهید و بعد غذا را میل کنید، یک صلوات برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بخوانید و بعد این غذا را میل کنید.

ان شاء الله خدای متعال به همه‌ی ما کمک کند که شرمنده‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشویم.

روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

شب شهادتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، من همه‌ی شب شهادت‌ها تقریباً یکطور روضه می‌خوانم، چون فکر می‌کنم که این اتّفاق این شکلی افتاده است، به نظرِ من می‌آید که اینطور شده است، اصلاً جمله‌ام را هم یکطور شروع می‌کنم، چون امید دارم که به آن عنایت است…

ان شاء الله خدای متعال نیاورد که در هیچ خانه‌ای مادرِ جوان بیمار بشود، وضعِ بیماریِ او وخیم بشود، مدّتی باشد که نمی‌تواند بنشیند، مدّتی باشد که صدای او جوهره نداشته باشد، مدّتی باشد که نتواند در چشمِ فرزندانِ خود نگاه کند، دست بالا نمی‌آید…

این مطلب را هم ما داریم و هم اهل سنّت با سندِ معتبر دارند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بدنِ مبارکِ خویش را مانندِ امروز و امشب با اسماء شستند… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تطهیر لازم نداشتند، مطهّره بودند، ولی می‌خواستند حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را کمک کنند… لخته‌های خون را پاک کردند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فردا دست‌تنها هستند… لباس‌های خویش را عوض کردند، نیمه‌نشسته شدند، بچّه‌ها را مقابلِ حضرت آوردند، با کمکِ خادمِ خود لباسِ این اطفال را عوض کردند، نمی‌دانم شاید شانه به سرشان کشیدند… بچه‌ها دیدند مادرمان بعد از چند وقت تقریباً نشسته است، گفتند به مسجد می‌رویم و دو رکعت نماز شکر می‌خوانیم و برمی‌گردیم، شاید هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌خواستند آن‌ عزیزان را بیرون بفرستند، برای اینکه با آن صحنه مواجه نشوند…

بچه‌ها بیرون رفتند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اسماء را صدا زدند، فرمودند: مرا رو به قبله کن، روی صورتِ من ملحفه بکش، عقب بایست، بعد از لحظاتی بیا و مرا صدا کن، اگر پاسخ ندادم حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را خبر کن، به او گفته‌ام که باید چکار کند…

اسماء مضطرب عقب ایستادند، لحظاتی گذشت، آمد و ملحفه را کنار زد، دید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چشم‌های خویش را بسته‌اند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها درِ بهشت را به روی دنیا بسته‌اند، اسماء صدا زد: «کَلّمینی یا بنتَ رسول الله، یا فاطمة الزّهراء»… پاسخی نیامد، همینطور مضطرب بود و روبندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را انداخت، نمی‌دانست باید چکار کند، اینجا چند نقل است، من یک مورد از نقل‌ها را می‌گویم…

برگشت و در را نگاه کرد و دید امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه وارد شدند… ان شاء الله خدای متعال هیچ آقازاده‌ی نوجوانی را ناامید نکند… نگاه کردند و دیدند مادر ننشسته‌اند… فرمودند: فکر نمی‌کردیم مادرمان الآن خواب باشند… اگر خوابیده‌اند چرا روی صورتِ ایشان پارچه کشیده‌ای؟…

أسماء مضطرب بود و نتوانست تحمّل کند، وگرنه این وضعِ خبر دادن نیست، گفت: «ماتَت اُمُّکُما فاطِمَة»… تمام شد…

اینجا را خیلی دقیق نقل کرده است، می‌گوید: امام حسن مجتبی صلوات الله علیه جلو آمدند و امام حسین علیه السلام هم پشتِ سرِ ایشان، آرام آرام آمدند و روبند را کنار زدند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آرام یک مرتبه صورتِ مادر را بوسیدند… «کلّمینی یا اُمّاه»… مادر! با من حرف بزن، من پسرت حسن هستم… پاسخ نیامد…

همیشه امام حسن مجتبی صلوات الله علیه خود را در سختی‌ها جلو می‌انداختند، ولی اینجا به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه متوسّل شدند، «فَجاء الحسین»… صورتِ خود را زیر پای مادر گذاشتند… شاید نزدِ خود فکر کردند که اگر این کار را کنم حتماً جواب می‌دهند، «کلّمینی یا اُمّاه»… من پسرت حسین هستم…


[1]– سوره‌ی غافر، آیه 44.

[2]– سوره‌ی طه، آیات 25 تا 28.

[3]– الصّحيفة السّجّاديّة، ص 98.

[4] سوره مبارکه واقعه، آیه 3

[5] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۹ ، صفحه ۳۱۵ (كشف، [كشف الغمة] ، مِنْ كِفَايَةِ اَلطَّالِبِ قَالَ: أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا تُرَابٍ قَالَ أَمَا مَا ذَكَرْتُ ثَلاَثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ اَلنَّعَمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لَهُ وَ قَدْ خَلَّفَهُ فِي بَعْضِ مَغَازِيهِ فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ خَلَّفْتَنِي مَعَ اَلنِّسَاءِ وَ اَلصِّبْيَانِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نُبُوَّةَ بَعْدِي وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ يَوْمَ خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ اَلرَّايَةَ رَجُلاً يُحِبُّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ قَالَ فَتَطَاوَلْنَا لَهَا فَقَالَ اُدْعُوا لِي عَلِيّاً فَأُتِيَ بِهِ أَرْمَدَ فَبَصَقَ فِي عَيْنِهِ وَ دَفَعَ اَلرَّايَةَ إِلَيْهِ فَفَتَحَ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ اَلْآيَةُ نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكُمْ  دَعَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ اَللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهْلِي . هكذا رواه مسلم في صحيحه و غيره من الحفاظ. . و من مناقب الخوارزمي بالإسناد عن الترمذي عن عامر بن سعد بن أبي وقاص عن أبيه : مثله.)